کوت آباد نسل باقی مانده از ایل برچلو

ساخت وبلاگ

نامداران ایل بزچلو و برچلو آقای مهندس محمودخان بهادری که فرزند هنرمند برجسته مرحوم عیسی خان بهادری و برادر دکتر اکبرخان بهادری میباشد و در حال حاضر ساکن آمریکا می باشد ، با دست خود اقدام به ترسیم شجره نامة زیبایی برای خاندان بهادری ها نموده است و ترسیم و تدوین آنرا در سال1369 بپایان رسانده است

 

 

 

برای مشاهده ادامه متن روی ادامه مطلب کلیک کنید


این شجره نامه که در بازة زمانی 820 شمسی تا زمان ترسیم را در بر گرفته بزرگان و آباء و اجداد خوانین کمیجان و بزچلو را بنمایش در آورده است . به موجب همین شجره نامه ، که من خلاصه ای از آنرا در صفحات بعد ارائه کرده ام ، مرتضی خان نامی در سال 820 شمسی رئیس ایل برچلو یا بزچلو بوده است و پسری بنام آدوربادورخان داشته است که تا سال 878 زندگی میکرده است . این فرد یعنی آدوربادورخان همانکسی است که در جریان جنگ شاه اسماعیل با شیبک خان ازبک ، از خود شجاعت نشانداده و موجب هلاک شیبک خان ازبک گردید و در ازای خدمتی که به شاه اسماعیل نمود ، منطقة برچلو را بعنوان تیول خود گرفت . معروفست که نام خانوادگی بهادری نیز از نام آدوربادورخان گرفته شده است و قبلاً از قول مرحوم عیسی خان هم نقل کردم که گفته بود : چون شاه اسماعیل ضمن اشاره به سر بریدة خان ازبک ، به زبان ترکی گفته بود “ بو چوخ باهادور “ لذا این نام خانوادگی بهادری ها از آنجا گرفته شد .

 گرچه این نام را در زمان صدور شناسنامه در سال 1306 خیلی از بیگ ها که با قلعة اربابی خوانین رفت و آمد و حشر و نشر داشتند ، برای خود انتخاب و خود و اعقاب خود را بدان نام مسمی کردند .

 

آدوربادور را پس از مرگ در باغی در خیابان اصلی کمیجان دفن کردند و عزیز الله خان را نیز درکنار قبر (برادرش یا جدش؟) آدوربادورخان دفن نمودند و زمینهای اطراف محل قبر آندو بعداً دراختیارمرحوم حاج اسد یزدی قرار گرفت که آندو قبردر داخل باغچه ای قرار گرفته بود و اکنون هم احتمال دارد که در باغچة پشت بانک ملی شعبة مرکزی کمیجان قرار داشته باشد . بعد از آدور بادور خان ، عیسی خلیفه یا عیسی خان ( بدلیل ناخوانا بودن شجره نامه تردید از من است ) تا سال 965 بر ایل ریاست کرده و پس از او نوربیک تا سال 990 هجری شمسی ، ریاست ایل را بعهده داشته و سپس پسرش اظهری بیک تا سال 1040 شمسی علم ریاست ایل را بدوش کشیده و سپس به پسرش اوستا بیک سپرده که او نیز تا سال 1065 شمسی آنرا حفظ کرده و به پسرش حسینعلی خان سپرده است . حسینعلیخان تا سال 1080 و سپس دوستان خان تا 1107 و علیقلیخان تا سال 1125 و کریم قلیخان تا 1170 شمسی و کلبعلیخان تا 1190 شمسی ریاست ایل بزرگ بزچلو را بعهده داشته است . کلبعلیخان سه پسر داشت که بنامهای فتحعلیخان تا سال 1232 زیست (خوانین فتح آباد از اولاد و احفاد اویند ) ، شیخعلیخان تا سال 1215 زیست ( که فرزندانش محمودخان و میرزا احمدخان بودند و مسعودخان و سعیدآقاخان و حاج علی اکبرخان و ابوالقاسم خان و اصغرآقا و عیسی خان از نوادگان او بودند ) و بالاخره بیگلرخان که سیادت و ریاست ایل را از پدر بارث برد و تا سال 1230 زندگی و با قدرت و قوت بر ایل حکومت کرد . بیگلرخان را پس از فوت در سمت ایوان طلا در مقبره حضرت معصومه در قم دفن نمودند و در جریان تجدید بنا و ساخت و ساز حرم ، آن قبر را برداشته و یک مقبرة اختصاصی در صحن بزرگ بهشان دادند . بیگلرخان دارای پنج پسر بود : - محمودخان که خوانین اسفندان از اعقاب او هستند - عبدالله خان - عباسقلیخان - محمدخان میرپنج سرتیپ بزچلو که در سال 1267 شمسی در حالیکه فوج بزچلو را به عربستان (خوزستان) می برد به حضور ناصرالدین شاه رسیده و در مقابل وی سان داد . ابراهیم خان عاصم السلطنه فرزند همین محمدخان میرپنج بود و فرد بسیار قوی هیکل و پر دل و جرئتی بوده است ، گفته میشود او در سواری بسیار مهارت داشت و بقدری سریع العمل و تیزچنگ بود که در حالیکه سوار براسب چهار نعل تاخت میرفت ، به میوة درخت به که میوة بسیاری سفتی دارد چنگ میزد ، نیمی از میوه را با چنگ دست می کند و نیمی دیگر را بر درخت باقی می گذاشت . هم او بود که در جریان آمدن روسها ، برای اینکه سپاه روس به مردم و رعیت تعدی و ظلم ننماید ، قلعه اش را با تمام انبارهای مواد غذایی و علوفه در اختیار آنها گذاشت و خود با اهل و عیال و خدمه اش به روستای تکیه رفت و مدتی در آنجا اقامت گزید تا آنها رفتند و سپس دوباره به قلعه بازگشت . از ابراهیم خان عاصم السلطنه سه پسر بدنیا آمدند بنامهای : - جعفرخان که فرزندش عاصم پور است . - محمدحسین خان (سرتیپ ) که فرزندانش حسن خان و احمد خان و عابدین خان بودند . از عابدین خان دو پسر به نام حسین پور و محسن مانده اند . - ابوالقاسم خان (سرهنگ ) که فرزندانش عباس خان و هرمز خان در حال حاضر در کمیجان و همدان زندگی میکنند . خانم قدس السلطنه نام یکی از همسران ابراهیم خان عاصم السلطنه بود که فرزندی نداشت ، ولی بانوی محترم و خیری بوده است . اولین مدرسه ای که برای آموزش دختران در کمیجان ساخته شد مدرسة 25 شهریور بود . بنا به روایتی زمین آن مدرسه از طرف خانم قدس السلطنة بیات اهدا شده بود ، این خانم محترم و خیراندیش ، قبلاً زمین محل احداث درمانگاه کمیجان را نیز اهدا کرده بود . خانم قدس السلطنة بیات در سالهای آخر عمر زمین قلعة بزرگش در اراک را که 7000 مترمربع مساحت داشت ‘برای احداث بیمارستان معروف قدس اراک از قرار متری یکصد تومان در اختیار دکتر اکبر بهادری قرار داد و چون برای بیمارستان بود متری بیست تومان هم تخفیف داد و بابت بهای آن 60 هزار تومان پول نقد و 10 سهم 50 هزارتومانی بیمارستان را ( جمعاً 560 هزارتومان )گرفت . خانم قدس السلطنه بعداّ یک سهم از سهام خودش را برای جذب دکتر اشعری و یک سهم هم برای جذب دکتر گشتاسبی به اراک به آنان داد و الباقی سهام باقیمانده را نیز به بیمارستان وقف نمود تا آنان بیماران فقیر و ندار را برایگان معالجه نمایند ‘ انشاءالله که به وصیت واقف عمل میکنند . وقتی به شجره نامة چاپ شده در کتاب ایل قاراپاپاخ تألیف آقای عیسی یگانه که محض اطلاع ارائة نموده ام ، نگاه میکردم نتوانستم هیچ ارتباط و قرابتی بین ایندو شجره نامه برقرار نمایم و لذا آنجا بود که احتمال دادم در تاریخی که بخشی از این دو ایل را به مناطق مرزی کوچانده اند ، در واقع اکثریت افراد کوچانده شده از ایل برچلو بوده اند و تعداد کمی هم از افراد ایل بزچلو کوچیده اند واحتمال دارد که اغلب افرادی که در اینجا مانده اند همان طوایف و افراد ایل بزچلو بوده اند و ممکن است شجره نامة بهادری ها منسوب به ایل بزچلو باشد .وبرمیگردیم به کوت آباد که حق مراد به روایتی در سال ۱۱۷۹هجری قمری از بیابانی با برادرش کربلایی مراد در حال گذر بوده که با آبخیز داری آنجا روبرو میشود  و تصمیم می گیرد که در آنجا ساکن شود.حق مراد در نزدیکی قارا آقاج امروزی ساکن میشود  .

به برکت آبخیز داری و وجود زمین های کشاورزی حق مراد با کمک خانواده شروع به کشت و کار می کند  ،در آن زمان اسفندان کنونی محل تگه داری اسب بود ه و به اسب بندان معروف بوده که حق مراد  کود حیوانی را از آنجا تهیه میکرد .

حق مراد سال اول به خاطر استفاده از کود حیوانی گندم وجو خوبی را با داس درو کرد و این امر باعث شد که او از آنجا دل نکند و برای همیشه ساکن شود .به از مدتی چشمه ای حفر کردند و این مکان پر آب را به کوت آباد یعنی جایی که با کود آباد شده نامگذاری کردند.کوت آباد =کودآباد قدیم  از شخصیت های آن زمان  میتوان به شاه پری ،شاه مصوم و کربلایی مراد اشاره کرد که در قبرستان قدیمی کوت آباد  دفن شده اند .

کوت آباد در گذر زمان...
ما را در سایت کوت آباد در گذر زمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kutabadosturemana بازدید : 705 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 15:43